موضوع: میزان و حساب
پژوهشگر: رقیه پناهی
زیر نظر استاد دکتر حسینی شاهرودی
چکیده
حقیقت میزان و روح و راز آن چیزی است که سنجش با آن انجام میگیرد و شی و بدان وزن میشود و شی هم فراگیرتر از آن است که جسمانی باشد و یا غیرجسمانی، پس نمیتوان میزان روز قیامت را لزوماً همانند ترازوهای این دنیای مادی دانست و آن میزان به میزان اعمال و عقاید و اخلاق و تقوی و نیات است و گفته شده که میزان در قیامت عدل، حق و انبیاء و اوصیاء آنان و اولیاء میباشند پس با توجه به اینها خداوند در ترازوی قیامت از انسان عمل و عقیده و اخلاق ناب و خالص و متقارن با حقیقت و واقعیت میخواهد و منظور از حساب در قیامت، کشف مجهول عددی نیست و اصولاً کشف مجهول برای ذات اقدس الهی معنی ندارد زیرا تمام اعمال و نتایج آنها و تمام موجودات و آثار مترتب بر آنها (ترتّب علی و معلولی) به علم حضوری نزد خدا حاضرند و حساب برای مردم جاهل است، از نتایج و آثار اعمال خود آگاه شوند.
واژگان کلیدی: میزان – حساب ـ توزین – کشف مجهول
مقدّمه:
بحث معاد و سرنوشت انسان پس از مرگ، بحثی پیچیده و مشکل است ولی با این حال دانستن حقیقت و بررسی آن برای تمام کسانی که به آن عقیده دارند، (چه از طریق دلایل عقلی و تجربی و چه از طریق ادلهی دینی) لازم میآید. مسأله معاد و بازگشت به سوی خدای متعال در قرآن و احادیث به شکل مسألهای عام و کلی مطرح شده است و مربوط به تمام موجودات و مخلوقات است، پس ناگزیر انسان نیز به عنوان جزئی از «خلقت» و آفرینش باید به سوی مبداء آفرینش باز گردد و در پیشگاه ذات حق حاضر شود. گر چه که بازگشت به سوی خدا و مراحل و سیر آن تا حدی اسرارآمیز است ولی قرآن کریم و روایات ائمهی معصومین (ع) به طور کلی دورنمایی از مرگ و معاد و قیامت و مواقف و مراتب آن .... را بدست میدهند که با مطالعهی دقیق آیات قرآن و احادیث شریف ائمه و در کنار اینها تفکر عمیق در رازهای جهان هستی و عالم طبیعت میتوان تا حدی به بعضی حقایق دست یافت یا لااقل به آنها نزدیک شد. بازگشت انسان به سوی خداوند و نیز روز رستاخیز مانند سایر امور عالم تعلم و ضابطه و مراحل خاصی دارد که انسانها باید آن را در مسیر تکاملی (و آگاهی) خود بپیمایند آنها پس از اینکه قیامت کبری و مرگ و برزخ ... را به تمام خصوصیاتی که دارند پشت سر نهادند بالأخره و به امر خداوند پا به رستاخیز و روز قیامت خواهند گذاشت و در آن روز با مواقفی رو به رو خواهند شد که از جمله این مواقف میزان و حساب است که ما در این تحقیق مختصر به بررسی این دو امر خواهیم پرداخت.
حقیقت میزان:
ملاصدرا در رابطه با حقیقت میزان در کتاب اسفار این چنین بیان میکند که: حقیقت میزان و روح و راز آن چیزی است که سنجش با آن انجام میگیرد و شیء بدان وزن میگردد، و شیء هم اعم و فراگیرتر از آن است که جسمانی باشد و یا غیرجسمانی پس همانگونه که قپان و ترازوی دو کفّه و غیر این دو، میزان سنجش سنگینیهایند و اصطرلاب میزان اندازهگیری بلندیها و زمانها و شاتول میزان دانستن ستونها است و خطکش میزان راست بودن خطها – همین طور علم منطق هم میزان فکر – در علوم نظری – میباشد که بدان فکر درست از تباه آن باز دانسته میشود – و علم نحو میزان اعراب و بنا – و علم عروض میزان شعر و حس – میزان بعضی مدرَکات و عقل کامل – میزان تمام اشیاء میباشد. خلاصه آنکه میزان هر چیزی از جنس همان چیز است – پس میزانها مختلفاند، لذا میزانی که در قرآن آمده است سزاوار میباشد که حمل بر اشرف و برترین میزانها شود و آن – میزان روز حساب است. بدان که میزان آخرت میزانی است که بدان – حقایق اشیاء همان گونه که هستند دانسته میشود، از علم به خدا و صفات علیا و افعال عظمایش از فرشتگان او و کتابها و رسولانش و علم به رستاخیز و بازگشت. اینها از جانب انبیاء تعلیم است، چنانکه انبیا از فرشتگان تعلیم میگیرند و فرشتگان از خدا؛ پس معلم اول خداوند سبحان است و معلم دوم جبرئیل و معلم سوم رسول او میباشد؛ خداوند از آسمان این ترازوهای پنج گانه را که از قرآن استخراج شده فرو فرستاد تا بدانها هر کسی مقدار علم و عقلش و میزان کوشش و عملش را بداند، و آنها میزان تعادل و میزان تلازم و میزان تعانداند، ولی میزان تعادل خود به سه قسم تقسیم میگردد: اکبر و اوسط و اصغر که روی هم پنج نوع میشود، اینها در واقع نردبانهای بَر شدن به آسمان و بلکه رسیدن به مجاورت مبدأ اشیاء میباشند، و اصول و مقدماتی که در آن گفته شده نردبانهایی برای عروج و بَر شدن روحانی میباشند، اما معراج جسمانی؛ نیروی ادراک هر نفسی بدان نمیرسد و فقط اختصاص به نیروی نفس نبی دارد.
اختلاف در چگونگی میزان و توزین:
در کیفیّت نصب میزان در روز قیامت در بین علماء و متکلمین اختلافاتی است.
در خصوص میزان قیامت و ترازوی یومالساعه برخی پنداشتهاند که آن میزان چون ترازوی دنیا دارای دو کفه و شاهین است که به جای اعمال خود مردمان توزین میگردند و این حرف صحیح نیست چه سنجش عمل غیر از جسم و جسد است، برخی گفتهاند بیلان اعمال مردم سنجیده میگردد – بعضی تصور کردهاند که اعمال مجسم و سپس توزین میشود – مرحوم فیض کاشانی در علمالیقین و ابوحامد غزالی در احیاء العلوم گفتهاند: همان طور که قلم وضع شده برای آلت نقش بدون اینکه جنس قلم و چگونگی ساختمان آن لحاظ باشد – همین طور میزان وضع شده برای معیاری که به وسیلهی آن مقادیر اشیاء شناخته گردد، روح و حقیقت میزان همین قالبها وصورتهایی است که بعضی محسوس و برخی معقول است میباشد که بدان وسیله اشیاء و امور سنجیده میشوند مثلاً اسطرلاب میزان بلندی و پستی و پرگار میزان قوس و دائره و ترازو و میزان اشیاء است ... الخ بنابراین میزان سنجش اعتقادات و اخلاق مردم همان پیروی آنان از دستورات انبیاء و اولیا و قبول توحید و ایمان و اجرای احکام الهی میباشد و مشخص توحید و ایمان مردم انبیاء و اولیاء هستند پس منظور از موازین انبیاء و اولیاء میباشند.
مرحوم ملاصدرا در کتاب مبدأ و مفاد میگوید: مراد از میزان یا آن اعمال نیک مشخص است که چهره ملکه پیرا میکند و در اثر آن کردارهای نفسی نورانی شده و روز قیامت این نور بر حسب شدت و ضعف میزان قبول اعمال خواهد بود و یا بعکس اگر کسی کافر، فاسق و یا منافق بود از عملش تیرهگی و ظلمتی پدید میآید، این ظلمت میزان عمل پلید آنها در رستاخیز خواهد بود و بدکاران به جانب دوزخ به وسیلهی این ظلمت کشیده میشوند. مرحوم شیخ مفید فرموده است که به منظور از میزان بررسی به مقابله و محاسبه بین اعمال مردم برای سنجش کردار نیک آنهاست و غرض از میزان اجرای عدالت ذات ذوالجلال و یا سنجش کردار مردم از نیک و بد میباشد. مجلسی در جلد هفتم بحار صفحهی 243 و در حق الیقین به این قول اعتماد و آن را قبول کرده است.
بعضی گفتهاند: وزن عبارت است از عدل در آخرت؛ و اینکه البته در آنجا نسبت به کسی ستمی نیست.
ابن عمرو و جماعتی گفتهاند که: نامههای اعمال را وزن میکنند.
و جماعتی دیگر گفتهاند که: بررسی حسنات علاماتی ظاهر میشود؛ و بر روی سیئات نیز علاماتی پیدا میشود که به واسطهی آن علامات – أعمال در کفّههای ترازو قابل رؤیت میگردد؛ و مردم آن را میبینند و جبائی چنین گفته است. و ابنعباس گفته است: حسنات به صورتهای زیبا و سیئات به صورتهای زشت در کفّهها ظاهر میشوند. بعضی بر آنند که مراد از وزن ظهور مقدار عظمت مؤمن در عزّت و مقدار کافر در ذلّت است.
میزان در آیات و روایات:
در آیات مبارکات و روایات وارده از ائمه طاهرین که درود و سلام خداوند بر آنان باد آمده است که خداوند در دنیا برای اعمال انسان میزانی قرار داده است؛ و در آخرت نیز اعمال را توزین میکنند و لیکن در هیچ آیه و خبری دیده نمیشود که در یک کفهی ترازوی أعمال – حسنات و در کفهی دیگر سیّئات را میگذراند، بلکه آیات و روایات همه در دلالت بر این مطلب اتفاق دادند که حسنات دارای ارزش و ثقل بوده و سیئات بیارزش و بدون ثقل است؛ و در آن عالم ربوبی آنچه که دست انسان را میگیرد حسنات است و سیئات در آنجا تاب مقاومت و ایستادگی را ندارند. کسی که اعمال نیکوی او زیاد باشد میزان او سنگین است و کسی که اعمال نیکویش کم باشد میزانش سبک است و سیئات موجب خفت و سبکی میزان میگردد. یعنی میزان و معیار تمام خوبیها و بدیهائی را که انسان در دنیا به جای آورده است حسنات است و مراد از میزان أعمال در روز قیامت نمونهی کامل حُسن و تقوی و صبر و ایثار و جهاد و ورع و عدالت و یقین و توحید در هر امتی از امتهای گذشته – پیامبر آنان، و وصی آن پیامبر و کتاب و شریعتی است – که خداوند برای آنها فرستاده است.
از حضرت صادق (ع) پرسیدند که: آیا اعمال در روز قیامت وزن میشوند؟ حضرت فرمودند: نه؛ به جهت اینکه أعمال جسم نیستند تا کشیده شوند؛ بلکه اعمال عبارت است از صفت و حالتی که مردم در کارهایشان انجام میدهند؛ و دیگر آنکه کسی نیاز به وزن اشیاء دارد که نسبت به مقدار آنها جاهل است؛ و وزن و ثقل و خفت و سبکی آن را نمیداند و امّا خداوند همه چیز را میداند و بر چیزی جاهل نیست. از آن حضرت سؤال شد پس معنای میزان چیست؟ فرمود: عدل و در آیهی قرآن داریم که میزان حَقّ است. و حق و عدل دارای مصداق واحدی هستند و مفهوم آنها بالاعتبار تفاوت دارد.
از حضرت صادق (ع) دربارهی معنای گفتار خدای متعال که میفرماید: و ما میزانهای عدل و قسط را در روز قیامت قرار میدهیم سؤال شد، حضرت فرمودند: مراد پیامبران و أوصیا آنها هستند و در روایت دیگری فرمودند: ما ترازوهای عدل هستیم.
و طبق آیات قرآن و روایات معلوم میشود که دو دسته از مردم میزان ندارند:
اول افرادی که از جهت بدی و زشتی به حدّی رسیدهاند که اعمال آنها حبط شده است و در این صورت عمل خوبی ندارند. و دوم کسانی که از اخلاص و مجاهدهی با نفس امّاره گذشته؛ و به درجهی خلوص و طهارت مطلقه رسیدهاند؛ و از فانیان در ذات خدا گشته و طبق آیهی قرآن از مقرّبین و مخلصین شدهاند.
حقیقت حساب
ملاصدرا در شواهد الربوبیه در رابطه با حساب این چنین بیان میکند: هر صاحب تکلیفی در روز قیامت و محشر کبری؛ حاصل اعمال گوناگون و پراکندهی خود، از مجموعهی حسنات و سیئات مورد ارتکاب خویش را دریافته و دیده باشد که هر صفت و ملکهی اخلاقی او حاصل از تکرار افعال و نیات یا کردار و پندار و گفتارش میباشد؛ و لذا در قیامت جمیع صور اعمال خود از بزرگ و کوچک؛ به نحو حضور و یکدفعه دیده و آنچه در دنیا به نام حجاب زمان و مکان و شواغل دیگر است؛ در آخرت وجود نداشته و همهی این موانع در محشر مرتفع گردیده و به طور کلی – جمیع لوازم و امور طبیعی را جایی در قیامت نخواهد بود. باید دانست که هر مکلفی، حاصل حسنات وسیّئات خود را در روز قیامت درو کرده و با جمع کل اعمال و افعال متفرقه، اعم از کوچک و بزرگ؛ روبهرو شده؛ چنانکه در سوره کهف آیهی 49 میفرماید: «نفس انسانی چگونه دفتری است که هیچ گناه کوچک و بزرگی را حساب ناشده رها نخواهد کرد؛ آنگاه اعمال خویش را در مقابل خود در مییابد و پروردگار تو بر هیچ کس ستمی رو نمیدارد.» اما حسابرسی در روز قیامت عبارت است از جمیع مقادیر و اعداد پراکندهی اعمال و افعال حسنه و سیئه و گردآوری نیک و بد و کوچک و بزرگ و شناخت اندازه و شمارهی آنها و نیز قدرت الهی – آنچنان است که در لحظهای واحد و کمتر از چشم بر هم زدنی به حاصل حسنات و سیئات خلایق را کشف و آشکارا میکند.
زیرا حضرت باریتعالی طبق آیهی کریمة 62 از سورهی انعام سریعترین حسابگران و دقیقترین آنان است.
ملاصدرا در کتاب عرشیه نیز با بیانی تقریباً مشابه این میگوید: حساب عبارت از جمع تفاریق اعداد و مقادیر است تا مبلغ و حاصل آن دانسته گردد و خدای بزرگ تواناست که در یکدم حاصل متفرقات اعمال و جمع نتایج اعداد نیک و بد کردار جانها را روشن سازد و دقیق و جلیل منویّات خلایق را جلوه دهد و آیة 62 سوره انعام این سخن را هویدا تواند کرد. اما طول حساب و مکث مردم در اندوه دائم از باب این است که گوهر ذات آنها توانا نیست که به زودی بر جمع متفرّقات اعمال خویش دست یازند و از فذلکة حساب خود آگاه گردند. (کلمه فذلک بر وزن مسالک به معنی خلاصه و اجمال است و این کلمه اصلاً اصطلاح حسابداری بوده است.)
حقیقت حساب کشف مجهول عددی است؛ فرض کنید یک شخص فروشنده میخواهد ببیند که امروز چقدر منفعت یا ضرر کرده است؛ چون این امر برای او مجهول است. در این صورت یک سلسله معلوماتی را بر میدارد و با یکدیگر میسنجد و از ضم و ضمیمهی آنها و از نتیجهی اعمال آن قواعد خاصه برای او مجهول کشف میشود؛ این عمل را حساب گویند. این تقریب مطالب، ساده و قابل فهم برای عامّه است ولی تقریب مطالب برای خواص چنین است که بگوئیم: چون حساب کشف مجهول عددی است. بنابراین در ظرف جهل است؛ اما اگر از ظرف جهل خارج شویم – آنجا دیگر حساب معنی ندارد چون اگر نتیجهی محاسبه برای ما مجهول باشد – اعمال قانون حساب را مینمائیم و به واسطهی این امر جهل ما برطرف شده و در این امر عالم میشویم. اما آنجائی که ظرف علم و جهل نیست – بلکه واقع و حقیقت امر است؛ آنجا حساب به عنوان حسابی که کشف مجهول عددی باشد معنی ندارد، در عالم خارج هر چیزی که مترتب بر چیز دیگر میشود عین واقعیت است هر عملی اثری و نتیجهای دارد که در خارج مترتب بر آن میشود هر عملی یک چیزی تولّد میکند و میزاید – در عالم تکوین خداوند برای هر چیزی یک اثری خلقت فرموده است – و هر علتی معلولی دارد مثلاً انسان که نماز میخواند این نماز اثری دارد، روزه، صلهی رحم، دروغ، غیبت و ... هر کدام نتیجه و اثری دارد که بر آن مترتب میشود و این آثار و نتایج را خداوند بر نفس اعمال مترتب نموده است، در اینجا باید پرسید که علم خداوند به موجودات و آثار آنها چگونه علمی است؟ آیا خداوند که به موجودات و مخلوقات خود علم دارد – علمش حصولی است؟
یعنی علم نداشته و بعد این عمل برای حاصل شده است؟ و صورتی از موجودات برای خدا نقش میبندد؟ اینکه لازمهاش جهل و امکان است و هزار عیب دیگر. علم آن حضرت به موجودات حضوری است – یعنی نفس موجودات خارجیّه علم خدا هستند، یعنی نفس تحقق و موجودیت اشیاء، علم خداست. عالم تکوین محلم خداست هر کس هر عملی انجام دهد. آن شخص و عملش، عین علم پروردگار به علم حضوری است. چون این مطلب معلوم شد، دانستیم که هیچ موجودی از خدا مخفی نیست و همان طور که نفس ما از ما غائب نمیشود و قوای نفسانی ما از ما غائب نمیشود و علم ما بدانها حضوری است؛ همین طور علم خدا به خدا و به صفات و اسماء خود و علم خداوند به افعال خود که تمام موجودات و شئون آنهاست حضوری است علم پروردگار بر کتاب مبین علم حضوری است، پس تمام موجودات برای خدا حاضرند به علم حضوری و با وجود این حال برای چه منظوری خدا حساب میکند؟ کجایش را حساب میکند؟ کجا را نمیداند که حساب کند؟ تا به واسطهی این حساب به کشف مجهول از خدا شود؟
اصولاً، اعمال قوانین و قواعد حسابّیه برای پروردگار معنی ندارد؛ چون کشف مجهول برای ذات اقدسش معنی ندارد؛ اعمال انسان چون سایر موجودات، موجوداتی هستند سر جای خود روشن و معیّن، و خداوند هر موجودی را ایجاد کرده یک اثری برای مترتب فرموده است، خود آن موجود و اثر مترتب بر آن موجود در علم خدا حاضرند؛ پس بنابراین حساب برای چه میکنند؟ حساب برای مردم جاهل است که بفهمند نتیجه چیست و ثواب و عقاب براساس عدل و رحمت است نه براساس جزاف و لهو و لعب.
چون در اینجا شهود و حضور است بنابراین حساب سریع است؛ تمام موجودات در نزد خداوند حاضرند و مشهود و معلوم علم خدا، پس خدا سریعالحساب است پس اصل حساب برای ماست که در ظرف علم و جهل میباشیم.
بر طبق آیات قرآن هر عملی را که انسان انجام دهد، پاداشی و عکسالعملی را به دنبال خواهد داشت و انسان نباید از عواقب کردار خود غافل بماند.
دستههای مختلف اهل حساب
مردم در روز حساب بر دو دستهاند: یکی (آنان بروزی بیحساب بر خوردار گردند. 40 غافر) و آنان نیز بر سه دستهاند:
نخستین مقربان کامل در معرفت و تجرد و آنان به واسطه پاک بودن حسابشان بدون حساب وارد بهشت میشوند. و از آنان گروهی از اصحاب یمیناند که اهل پرهیزکاری بوده و در دنیا نافرمانی و معصیت و سرپیچی و تباهی ننمودند و به واسطهی صفای دلهایشان و توان نفوسشان به حسب قوه عملی، فعل طاعات را به جا آورده و از گناهان دوری نمودهاند آنان نیز بدون حساب وارد بهشت میشوند.
و از آنان گروهی هستند که نامههای اعمالشان از اعمال خالی، و نفوسشان از نوشتههای کارهای نیک و بد ساده و بینقش است. آنها را رحمت و بخشش الهی در مییابد، چون جانب رحمت بر غضب بعد از ثبوت امکان و قابلیت و نبودن مخالف و منافی میچربد.
و اما دستهی دوم اهل حساباند و اینها نیز بر سه دستهاند: قسمی از آنان کسانی هستند که نامه اعمالشان ازکارهای نیک خالی است، قسم دیگر آنکه اعمال نیک وارد شده ولی (همه اعمالشان را که انجام دادهاند چون در راه دنیا بوده ضایع و باطل میگردد – 16 هود + و با توجه به اعمال فاسد بیخلوص آنها کرده و همه دانا بود و باطل میگردانیم 23 فرقان) و قسم دیگر از آنان هست که در واقع مورد حساب قرار میگیرند، چون (عمل صالح و فعل قببیح هر دو به جا آوردند. 102 توبه) و آنان نیز بر دو دستهاند:
یکی آنان که در دنیا برای اطاعت از فرمان پیامبر: حساب خود را پیش از آنکه حساب شما را برسند برسید. به آن فرمان عمل نمودهاند و آنان کسانیاند که میدانند هر عمل نیک و بد اثری در نورانی کردن قلب و یا تاریکی ان داشته و آن اثر در پایان کار دیده میشود لذا از بدی حساب روز رستاخیز میترسند و اگر عمل گناهی هم انجام دادهاند به صورت فراموشی و یا ناتوانی از برابری با خواستهای شیطانی بوده است، اینان نیز با گفتوگوی در حساب، زیاد مورد عذاب قرار نمیگیرند. اما دستهی دوم که مقابل آنها قرار دارند، کسانی هستند که با آنان مناقشه و گفت و گو در حساب میشود.
مقایسهای بین حساب و رزق
علل و معلولات یا مقدمات و نتایج هیچ یک خود به خود موجود نمیشوند و نیز این مقدمات نیستند که به نتایج وجود میبخشند، بلکه همه به افاضهی وجود از ناحیهی خدای سبحان محققند و بنابراین، معنای استتباع امری نسبت به نتیجهای همان استفاضهی وجود آنها از ناحیه حق است. کمااینکه ارتزاق مرزوقین (دریافت روزی از ناحیهی روزی گیرندگان) در واقع همان استفاضهی وجود از ناحیهی حق است تا موجود به بقای خود ادامه دهد. بنابراین «حساب» به نحوی هم چون «روزی» است: ابر فیض ربانی همیشه از دریای رحمت الهی مایه میگیرد و باران رحمت بر دریای امکان فرو میریزد. پس هر قطرهی لاحقی استمدادی وجودی است برای قطرهی سابق (رزق) و راهی برای رفع حاجتی که مقتضای ذاتی اوست (حساب). و کمااینکه افاضهی رزق برای موجودات، همیشگی و مستمر و ضروری است آن گونه که فرمود: (این وعدهی رزق) به مانند تکلمی که با یکدیگر میکنید حق و حقیقت است. [ذرایات آیه، 23] همین طور حساب در میان موجودات، دائمی و مستمر و ضروری است.
در نهجالبلاغه آمده است: «از امام (ع) سؤال شد چگونه خداوند خلایق را با همهی کثرتشان محاسبه میکند. امام علیهالسلام پاسخ دادند: همان گونه که با همه کثرتشان روزی میدهد. دگر بار سؤال شد چگونه آنها را محاسبه میکند در حالی که وی را نمیبینند؟ فرمود: همان گونه که روزی میدهد و نمیبینند.» این فرمایش امام علیهالسلام از پرارزشترین کلمات این باب است.
نتیجهگیری
در طی این تحقیق مختصر معلوم شد که میزان حقیقت و روحی دارد و آن چیزی است که با آن شیء را میسنجند و همه میزان و همه شی فراگیرتر از آنند که جسمانی باشند یا غیرجسمانی.
آنچه مسلم است این است که نمیتوان میزان را در قیامت انکار کرد زیرا آنچه که در قرآن کریم و روایات اهل بیت (ع) آمده است چنین اجازهای را به ما نمیدهد و نیز نمیتوان تمام آیات و روایات مربوط به میزان و حساب را به تأویل برد بلکه آنها را باید به گونهای عقلپسند و نقلپسند تفسیر کرد.
تمام مسیری که انسان از آغاز تا انجام میپیماید، برای تکامل و آگاه و آگاهتر شدن خود اوست و لازم نیست ما در تفسیر میزان حتی به صورت غیرجسمانی و روحانی باز از یک شی دو کفه و سنجیدن دو طرفه بحث کنیم، همین که انسان بعد از مرگ به بیداری و یقین میرسد و در مییابد که اعمال و عقایدش و ... تا چه اندازه از میزان حق و عدل و پیامبران و امامان دور و یا به آن نزدیک بوده است. گویا پا در عالم میزان نهاده است و این مسأله تا روز قیامت که به کلی پردهها فرو میریزد و آثار مترتب بر نفس اعمال نمایان میگردد، ادامه مییابد و در موقف میزان تمام قدر و قیمتها به روشنی بر انسانها معلوم خواهد شد و ریز و درشت اعمال به همراه ارزشهای وجودی آنان برای انسان خودنمایی خواهند کرد. همچنین باید گفت همانگونه که حساب برای مردم جاهل و غافل است میزان نیز همین طور است چون هم ارزش اعمال و عقاید و هم آثار واقعی آنها نزد خداوند حاضرند و ساحت او از هر مجهولی منزه است، اینکه بعضی میزان را همانند ترازوهای دنیایی فهمیدهاند و بعد به دنبال آن مناقشات و شبهاتی مطرح کردهاند، امری بسیار پیش پا افتاده و فاقد ارزش و غیرعقلانی است.
هم میزان و هم حساب را باید به گونهای فهمید که مبین بازگشتی اصیل به سوی حقیقت و اصل آفرینش و حضوری هر چه آگاهانهتر در پیشگاه حضرت حق باشد، و به انسان بفهماند که همه اینها برای این است که او به قدر و منزلت و ارزش حقیقت وجودیش پی ببرد و اینجاست که گفته شده چه کسانی که زاد و توشهی سفر را بر گرفتند و چه آنان که توشهای برنداشتند هر دو پشیمان و حسرت زده خواهند بود.
به امید آنکه در پناه حضرت حق و به لطف نبی اکرم و ائمه معصومین هیچیک از ما در آن روز جزء حسرت زدگان نباشیم.
فهرست منابع
شیرازی، صدرالدین محمد، اسفار اربعه؛ ترجمه محمد خواجوی – انتشارات مولی، تهران. 1378.
شیرازی، صدرالدین محمد، مفاتیح الغیب؛ ترجمه محمد خواجوی، انتشارات مولی، تهران، 1363.
شیرازی، صدرالدین محمد، عرشیه؛ ترجمه و تصحیح غلامحسین آهنی، انتشارات دانشکدهی ادبیات اصفهان، 1341.
شیرازی، صدرالدین محمد، شواهد الربوبیه؛ شرح و ترجمه غلامحسین رضانژاد [مشاهد الالوهیه یا شرح کبیر بر شواهد الربوبیه]، انتشارات آیت اشراق – قم – 1387، جلد 3.
حسینی طهرانی، سیدمحمدحسین، معادشناسی؛ انتشارات علامهی طباطبایی، مشهد مقدس، 1376، جلد 8.
طباطبایی، علامه سیدمحمدحسین، انسان از آغاز تا انجام؛ ترجمه و تعلیقات صادق لاریجانی، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزة علمیه قم، 1387.
مکارم شیرازی، ناصر، معاد و جهان پس از مرگ؛ انتشارات سرور، قم، 1376.
قرائتی، محسن، معاد؛ دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1363.
مظاهری، حسین، معاد در قرآن؛ انتشارات شفق، قم، 1363.
شفائی، محسن، معاد؛ انتشارات گیتی، تهران، 1362.
شاهرودی مباحث مربوط به تدریس اینجانب مانند سرفصل ها، عناوین پژوهشهای مربوط به درس، پژوهشهای دانشجویان در زمینه های فلسفه و عرفان و سایر دروس رشته فلسفه و حکمت اسلامی به منظور استفاده دانشجویان علاقمند ارائه خواهد شد |